- شپ پوش ((شَ))
- کلاه و طاقیه، بالاپوش، لحاف
معنی شپ پوش - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لباس شب
جامه ای که شب و هنگام خواب بر تن می کنند، دستمال یا روسری که شب هنگام خواب بر سر می بندند، شب کلاه، برای مثال ز مستی باز کرده بند کرته / ز شوخی کج نهاده طرف شب پوش (سنائی۲ - ۴۲۳)
لباس خواب، روسری که شب هنگام خوابیدن به سر بندند
کفش، پای افزار، نعل
شب بخیر، شب به خیر
آنچه که ظاهر و روی چیزی را بپوشاند، آنچه که صورتی نامشخص را بپوشاند برقع نقاب، بالاپوش، مطلا مفضض ملمع، آنچه که ظاهر و باطن آن یکسان نباشد
کسی که اغماض کند
بی سرپا، پست ناچیز، بی عار، رذل، لوطی، لا ابالی
لباس، پوشاک
کلمه ای که در وقت وداع کردن گویند خصوصاً در شب باشد
شبرو، آواز پای در نهایت آهستگی و خفت
آنکه جامه برازنده و زیبا پوشد
آنچه تن را بپوشاند، جامه، لباس
ویژگی کسی که همواره لباس مرتب و خوش دوخت می پوشد
ویژگی کسی که چیزی را نادیده بگیرد یا از جرم و گناه کسی درگذرد، چشم پوشنده
پوشیده از گل: زمین ز سایه ابر بهار گل پوش است ز جوش لاله و گل خون خاک در جوش است. (صائب)
شبرو، صدای آرام پا
رونده درشب، شب رو
عبارتی که در شب خصوصاً هنگام خداحافظی در شب می گویند، شب به خیر
کفش پا افزار (مطلقا)، (خصوصا) کفش راحتی مخمل مزین به یراقهای طلا و دانه های الماس بدلی که یک قرن پیش زنان ایرانی در داخل منزل آنرا بپامیکردند، عایق و مانع و سدی که در راه پیشرفت یا زندگانی مردم ایجاد کنند
کفش، پوششی برای محافظت از پا، پااوزار، پایدان، لخا، پاافزار، پایزار، لکا
پاپوش دوختن: کنایه از توطئه و پرونده سازی کردن برای کسی
پاپوش دوختن: کنایه از توطئه و پرونده سازی کردن برای کسی
کفش، پای افزار، مجازاً گرفتاری، دردسر
پاپوش درست کردن برای کسی: کنایه از برای کسی ایجاد دردسر کردن
پاپوش دوختن برای کسی: کنایه از توطئه کردن برای کسی
پاپوش درست کردن برای کسی: کنایه از برای کسی ایجاد دردسر کردن
پاپوش دوختن برای کسی: کنایه از توطئه کردن برای کسی
کلاه و طاقیه، بالا پوش، لحاف